|
کد مطلب: 118602
تقابل آمريکا و داعش در عراق و سوريه
تاریخ انتشار : 1393/06/02 نمایش : 2242
حملات آمريکا عليه تکفيريهاي داعش در شمال عراق، بار ديگر توجهات را به نوع تعامل واشنگتن با گروههاي ترويستي حاضر در منطقه جلب ميکند؛ در مورد داعش آيا مقابله جدي در جريان است يا آمريکا اهداف بالاتري را از اين مجري دنبال ميکند؟
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، تلاقي اين روزهاي آمريکا با تروريستهاي داعش در شمال عراق، سؤالات متعددي را در اذهان ناظران ايجاد کرده است. داعش و ايالات متحده آمريکا در چه نقطهاي ايستاده و از چه منظري همديگر را ميبينند؟ رفتار دولتمردان واشنگتن در قبال داعش را چگونه بايد تحليل کرد؟
ايجاد گروههاي تندرو در منطقه خاورميانه و سپردن نقش نيابتي به آنان براي پيگيري اهداف آمريکا از سياستهاي هميشگي واشنگتن در اين منطقه بوده است. ايجاد و تجهيز گروهکهاي موسوم به جهاد اسلامي در افغانستان براي مقابله با شوروي و تولد گروهک تروريستي القاعده از درون همين گروهها، بارزترين سابقه تاريخي در اين مورد است.
اما بحث در مورد داعش و کيفيت ايجاد و مأموريتي که بر عهده آن گذاشته شده است کمي پيچيدهتر به نظر ميرسد.
تروريستهاي داعش در جهت پيشبرد اهداف آمريکا و حمايت از موجوديت رژيم اسرائيل به وجود آمد.
«اسکات ريکارد» از کارشناسان اطلاعاتي سابق آمريکا در اين مورد ميگويد: «داعش اين سناريوي مد نظر آمريکا و متحدانش را به وجود آورد که به موجب آن يک هرج و مرج و جنگ دائمي در منطقه وجود خواهد داشت.»
وي در گفتوگو با شبکه پرس تيوي ادامه ميدهد: «آمريکا القاعده ديگري را به وجود آورد چون آنها گفتهاند که القاعده را از بين بردهاند اما داعش نيز همان غول مشابه (القاعده) است.»
همچنين پايگاه خبري آمريکايي «ورلد نت ديلي» در ماه ژوئن گذشته به نقل از مقامهاي اردني اعلام کرد، ارتش آمريکا در سال ۲۰۱۲ در يک پايگاه مخفي در اردن به شبهنظاميان داعش آموزش داده بود.
اين سايت خبري در ادامه از آگاهي مقامات امنيتي آمريکا از آموزش نيروهاي داعش در ترکيه خبر ميدهد.
از سوي ديگر «ادوارد اسنودن» کارمند سابق آژانس امنيت ملي آمريکا و افشاگر اطلاعات سري، در مورد شکلگيري داعش توسط آمريکا ميگويد: سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا، انگليس و اسرائيل در شکلگيري گروه موسوم به دولت اسلامي در عراق و شام (داعش) نقش داشتند و در عملياتي با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکيل دادند.
وي که تاکنون دردسرهاي بسيار زيادي براي دولتمردان آمريکايي ايجاد کرده است، به نقش ديگر داعش در اين مورد اشاره ميکند و ميافزايد: گروه داعش براي حمايت از اسرائيل تشکيل شده است و هدف عمليات «لانه زنبور» تشکيل گروهي با شعارهاي اسلامي است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس انديشههاي تکفيري، سلاح خود را بهسوي کشورهاي مخالف موجوديت اسرائيل نشانه بگيرد.
اما اگر تمامي اين افشاگريها را نيز ناديده بگيريم، از کنار يک مورد نميتوان به راحتي عبور کرد و آن هم اعتراف صريح «هيلاري کلينتون» وزير خارجه سابق آمريکا در کتاب خاطرات خود به نام «گزينههاي دشوار» مينويسد: «... توافق شده بود تا دولت اسلامي(داعش) در روز ۵ / ۷ / ۲۰۱۳ اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسيس آن بوديم تا ما و اروپا هرچه سريعتر آن را به رسميت بشناسيم.»
اين موضوع باعث اعتراض شديد «جبران باسيل» وزيرخارجه لبنان به «ديويد هيل» سفير آمريکا در بيروت شد و وزيرخارجه لبنان از سفير آمريکا خواست تا کاخ سفيد در اين مورد توضيح دهد.
در تحليل اوضاع منطقه نيز ما داعش را کاملا در خدمت منافع آمريکا ديدهايم، از جمله ايجاد سد دفاعي در مقابل اسرائيل و همچنين ايجاد موج اسلام هراسي که هر دو از اولويات سياست خارجي آمريکا محسوب ميشود.
حال بازگرديم به مطلب اوليه نوشتار و آن هم مقابله آمريکا با داعش در عراق است که گفته شده ممکن است به سوريه نيز تسري يابد.
در اين مورد دو فرضيه مطرح است:
۱) آمريکا پس از ايجاد و تجهيز داعش، حال اين گروهک را بر ضد منافع خود ديده و در صدد مقابله با آن برآمده است.
در اين مورد بايد گفته شود که طبق اصول روابط بينالملل بازيگران صحنه جهاني عاقلانه رفتار ميکنند و طبق اين فرضيه ناچار بايد گفته شود که آمريکا بعنوان يک بازيگر عمده در صحنه جهاني عاقلانه عمل نکرده و با ايجاد و تجهيز تررويستهاي داعش، ابتدا منافع منطقه و سپس منافع خود را به خطر انداخته است.
ناعاقلانه رفتار کردن آمريکا يک موضوع ديگر را نيز پيش ميکشد و آن هم اينکه، آمريکا با چنين خطايي به هيچ وجه صلاحيت رهبري جامعه بينالمللي را - آنگونه که خود مدعي آن است - نخواهد داشت.
۲) مقابلهاي در اصل وجود ندارد و به قولي رويارويي آمريکا با داعش، جنگ زرگري است و اهداف خاصي را دنبال ميکند.
در اين رابطه بر طبق نظريه واقعگرايي «مورگنتا» نظريه پرداز آمريکايي ميتوان تحليل واقعبينانهاي ارائه کرد، بنا بر نوشتههاي مورگنتا، بازيگران صحنه بينالملل در صحنه بازي جهاني سه هدف را دنبال ميکنند.
الف: به دست آوردن قدرت ب: حفظ قدرت ج: نمايش قدرت (پرستيژ)
در مورد گزينه الف و ب بايد گفت، آمريکا در روياروي با داعش در شمال عراق در پي ايجاد هرچه نفوذ بيشتر در منطقه است و دخالت دوباره نظامي در اين خطه، با توجه به موقعيت ژئوپلتيک و همسايگي ايران، ترکيه و سوريه در پي بسط هژمونيک آمريکا صورت گرفته است.
همچنين چاههاي نفتي اربيل در اين منطقه، بار ديگر ميزان اهميت نفت براي ايالات متحده آمريکا را نشان ميدهد.
در حال حاضر سياسيون و افکار عمومي عراق اين سؤال را از مقامات واشنگتن دارند که چرا زماني که تررويستهاي داعش در شهر موصل شروع به غارت و آدم کشي ميکردند، آمريکا به بهانه بحران سياسي دست روي دست گذاشته بود و حال که ترويستهاي داعش به چاههاي نفتي نزديک شدهاند، ارتش آمريکا نياز به مداخله ديده است؟
درباره نمايش قدرت و ايجاد پرستيژ نيز، داعش بهانه خوبي براي ژست ضد تروريستي آمريکاست و اين را ميتوان از پوشش همراه با اغراق رسانههاي غربي از حملات هوايي آمريکا بر ضد مواضع تروريستهاي داعش مشاهده کرد.
در انتها بايد گفت با توجه به شواهد و قرائني که گفته شد، مقابله آمريکا با تکفيريهاي داعش يک جنگ زرگري براي رسيدن به اهدافي که است در سطور گذشته بر آن اشاره شد.
دولت آمريکا به عنوان تروريسم سازمان يافته، چگونه ميتواند داعيه مبارزه با تررويسم را داشته باشد. دولتي که در راه سد اراده مردم، دهها کودتا و دهها جنگ در مناطق مختلف دنيا راه انداخته و در مواردي چون داعش به جنگ نيابتي روي آورده است.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|